پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 1277
نویسنده : آرمان حسيني
نسخه چاپيارسال به دوستان

رهبر انقلاب بهترین مفسر خط امام/ نظام اسلامی با هدایت‌ آیت‌الله خامنه‌ای از فتنه‌ها حفظ شده است


خبرگزاری فارس: رهبر انقلاب بهترین مفسر خط امام/ نظام اسلامی با هدایت‌ آیت‌الله خامنه‌ای از فتنه‌ها حفظ شده است

حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضاییه که شب گذشته در مراسم گرامیداشت شهیدان لاجوردی، اندرزگو و عراقی (شهدای شهریور) در محل یادمان شهدای هفتم‌تیر، سخن می‌گفت به تشریح معرفت‌شناختی مفهوم حق پرداخت و اظهارداشت: معنا و مفهوم حق در مفاهیم قرآنی و دینی ما معنای بلندی دارد. حق مطلق، حقی است که در مقابل آن باطل نیست و عدم باشد.

وی تصریح کرد: دیگر حق به مفهوم صفات و افعال است که در مقابل باطل قرار می‌گیرد.

رئیسی با بیان اینکه هر «شی»‌ که موجود است مشمول لطف الهی است و اگر نباشد «شی»‌ نیست، تصریح کرد: ممکن است باطل در جامعه بشری به طور کوتاه و طولانی جولان دهد اما بنای ماندگاری برای آن وجود ندارد چراکه تنها حق ماندگاری دارد.

وی تصریح کرد: روند عالم به سوی حاکمیت حق پیش می‌رود و کره زمین برای باطل و انجام گناه خلق نشده است؛ انسان در درون خود به سمت حق گرایش دارد و انسان‌هایی هم که فطرت را در درون خود می‌کشند نمی‌توانند حق را بشناسند.

معاون اول قوه قضاییه به سیره و مقام شهدا اشاره کرد و گفت: ممکن است کسی حق‌طلب باشد، اما پرچم عدالت را بلند نکند یا کسی عادل باشد اما عدالت را برای دیگران نخواهد.

 

وی در ادامه با بیان اینکه البته ممتازانی در جامعه هستند که حق‌خواهی و عدالت‌خواهی آنان فقط برای خودشان نیست بلکه آنان می‌خواهند که جامعه به سمت حق گرایش پیدا کند افزود: امیرالمومنین(ع) عدالت‌خواه بود و پرچم عدالت‌خواهی را بلند کرده بود شهدای ما نیز عدالت‌خواه بودند و برای عدالت‌خواهی شهید شدند.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه شهدا شخصیت‌های ارزشمندی برای ملت ما هستند، خاطرنشان کرد: شخصیت شهدای شهریور ماه مصداق جهاد آزادانه، شاهدانه و شاکرانه بود. جهاد شهدا نه به خاطر طمع به بهشت و نه به دلیل ترس از دوزخ بود، بلکه عشق به خدا عامل جهاد آنها بود.

وی یادآوری مجاهدت‌های شهدا را به نسل‌های جوان انقلاب اسلامی ضروری دانست و اظهار داشت: نسل جوان ما نیازمند الگوهایی چون شهید لاجوردی، اندرزگو و عراقی است تا از آنها سرمشق بگیرند لذا بنده از همین جا پیشنهاد می‌کنم که زندگی شهید لاجوردی در کتب درسی ما بیان شود.

رئیسی افزود: وقتی سیره زندگی‌ شهید لاجوردی و عراقی از بیان آقای عسگر اولادی و یا از آقای شجونی عزیز می‌شنوم، واقعا به شهدا غبطه می‌خورم. و احساس می‌کنم چقدر لازم است تا امثال بنده از شهدا درس بگیرم. 

وی شهدای شهریور را عالم به زمان و زمان‌شناس توصیف کرد و ادامه داد نفاق دوگونه است، با نقاب و بی‌نقاب. امروز شناسایی و شناساندن منافقان بی‌نقاب سخت است. شهید لاجوردی از همان ابتدا منافقان را می‌شناخت همانطور که شهید مطهری و شهید بهشتی منافقان را شناخته بودند.

معاون اول قوه‌ قضائیه با اشاره به برخی لایه‌های نفاق که در جریان فتنه 88 بروز پیدا کرده بود افزود: رهبر معظم انقلاب بهترین مفسر خط امام هستند چراکه هیچ‌کس در جامعه ما به اندازه مقام معظم رهبری خط نورانی امام را نمی‌شناسد.

وی با اشاره به اهمیت ولایت‌فقیه در جامعه اسلامی تصریح کرد: برخی معتقد هستند بحث ولایت فقیه را امام راحل مطرح کرده‌اند در صورتی که بحث ولایت‌فقیه از زمان‌های گذشته بوده است، اما درباره حکومت اسلامی، باید گفت که امام مطرح کننده آن بوده و برخی بزرگان چون شهید بهشتی نیز تبیین کننده این مطلب بودند.

رئیسی با اشاره به تحولات منطقه و بیداری اسلامی در کشورهای مختلف اسلامی تصریح کرد: مخالفان بیداری اسلامی امروز متوجه شده‌اند که ضربه‌ای که می‌خورند از انقلاب اسلامی است چراکه  مردم کشورهای منطقه امروز در خیزش‌های خود همان شعارهای ملت ایران در زمان پیروزی انقلاب اسلامی را به کار می‌برند.

معاون اول قوه قضاییه با تقسیم بندی تلاش دشمنان در سه دهه مختلف برای متوقف کردن انقلاب اسلامی اظهار داشت: در دهه اول انقلاب، دشمنان بسیار تلاش کردند که انقلاب پا نگیرد، نفاق را به جان انقلاب انداختند و سپس هشت سال جنگ تحمیلی و جریان منافقین را در دهه 60 برنامه‌ریزی کردند. دهه اول انقلاب، دهه تاسیس انقلاب و دهه دوم، دهه تثبیت انقلاب بود، آنها وقتی موفق نشدند از تاسیس انقلاب جلوگیری کنند سعی کردند تا در دهه دوم انقلاب تثبیت نشود لذا بر همین اساس کوشش کردند که ناکارآمدی نظام را تبلیغ کردند.

وی با بیان اینکه در دهه دوم انقلاب دشمنان گفتند که حاکمیت دینی کارآمد نیست و دین نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، به دهه سوم انقلاب اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: در دهه سوم انقلاب، دشمنان وقتی دیدند انقلاب تاسیس و تثبیت شد، تلاش کردند که انقلاب اسلامی ایران در درون مرزهای کشورش بماند و به جاهای دیگر رسوخ نکند.

رئیسی با بیان اینکه انقلاب اسلامی در دهه سوم نه تنها در مرزهای خود باقی‌ نماند بلکه به عنوان الگو به دیگر کشورها ارائه شد تصریح کرد: بیداری اسلامی و طنین‌انداز شدن شعارهای ملت ایران در برخی کشورهای اسلامی سند صدور انقلاب اسلامی است.

رئیسی همچنین در پایان به نقش هدایتگری رهبر معظم انقلاب اسلامی در مقابله با فتنه‌ها و انحرافات اشاره کرد و گفت: هدایت و رهبری هوشمندانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای انقلاب را از هرگونه انحراف و فتنه‌ای حفظ کرده است.




دردل سردبیر
نوشته شده در 2 شهريور 1391
بازدید : 1118
نویسنده : آرمان حسيني
یاسلام خدمت برادران وخواهران به عنوان یک برادر کوچکتر اگه قابل بدونین میخواستم دردلی باهاتون کنم درشرایطی که اان قرار داریم چه ازلحاظ سیاسی اقتصادی درتحریم های ناجوانمردانه دولتهای بیگانه قرار داریم به عنوان یک ایرانی دوست دارم کشورم درهمه زمینها پیشرفت کندالان درشرایط به وجود امدههرگونه عقب نشینی ملت ما یک امتیاز بسیار بزرگ است ما به عنوان یک ایرانی نشان دادیم هیچگاه زیرهرحرف زور نخواهیم رفت دراین شرایط ازمسولان عزیزنیز میخواهیم باحمایت ازنخبگان وجوانان کشورم  نسبت به شکوفاشدن استعدادهای انهااقدام کنندامروز همه دشمنان ایران اتحادپیداکردنتااراده  این ملت استواروسرافرازرابشکنندامروزدشمن به این نتیجه رسیده نمی توان بازورو جنگ ملت ایران راوادار به کاری کردپس روی اوردن به تبلیغات وایجاد فتنه  متسفانه عده ای ازمنافقفان داخلی نیزباانهاهم سوشدندراین شرایط از ریس جمهور عزیزمان خواهشمندیم که باتدبیرهای انقلابی خود دشمنان رادوباره ناکام سازند عزیزان امروز من به عنوان یک جوان ایرانی نمیتونم به خودم به قبولنام که کشورما برای انکه نیازهای داخلی شو تامین کنه ازکشورهای دیگرکالاوارد کنه درشراط که ما بارها ثابت کردیم که می توانیم بهتروباکیفیترین محصول مشابه خارجی رابسازیم امیدوارم روزی شاهد ان باشیم که کشورماهرزمینه خودکفاشدخ بشد باتشکرازهمتون




همزمان با روز صنعت دفاعي صورت گرفت؛
نوشته شده در 2 شهريور 1391
بازدید : 1104
نویسنده : آرمان حسيني

همزمان با روز ملي صنعت دفاعي و با حضور رييس جمهور، از 6 دستاورد پيشرفته صنعت دفاعي کشور رونمايي شد.


* رونمايي از دستاوردهاي پيشرفته صنعت دفاعي کشور با حضور رييس جمهور
* بازديد دکتر احمدي نژاد از نمايشگاه دستاوردهاي صنعت دفاعي کشور

همزمان با روز ملي صنعت دفاعي و با حضور رييس جمهور، از 6 دستاورد پيشرفته صنعت دفاعي کشور رونمايي شد.

شناسه خبر: 40719 - 

سه‌شنبه 31 مرداد 1391 - 08:40

  -  محمدسعید نجفی مقدم

ارتقاي نسل چهارم موشك فاتح 110، موتور دريايي بنيان 4 ، آزمايشگاه پرنده آرميتا، خودروي تاكتيكي ارس، خمپاره انداز وفا و سامانه جهت ياب و شنود شاهد، شش دستاوردپيشرفته وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح است كه صبح امروز(سه شنبه)، همزمان با روز ملي صنعت دفاعي با حضور دکتر محمود احمدي نژاد رونمايي شد.

**موشک فاتح 110

موشك فاتح 110 از دقيق ترين و پيشرفته ترين موشك هاي بالستيك زمين به زمين با سوخت جامد مركب است كه طي دهه اخير نقشي موثر در ارتقاي توان دفاعي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران داشته است که باتوجه به نيازمنديهاي نيروهاي مسلح و بخصوص موضوع پر اهميت دقت اصابت ، نسل هاي مختلف از اين موشك با ويژگيهاي خاص طراحي و به توليد انبوه رسيده است.

پس از آزمايش موفق نسل چهارم ، ارتقاي اين نسل از موشك فاتح 110 به دست توانمند متخصصان وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح طراحي و ساخته شده كه نسبت به نسل هاي قبل داراي قابليت هاي زير است.

قدرت نقطه زني در هر شرايط اب و هوايي با استفاده از جديدترين فناوري سيستم هاي ناوبري، افزايش طول عمر موشک، افزايش زمان استقرار موشك مسلح برروي سكوي پرتاب و جهت شليك به موقوع به سوي اهداف دشمن، كاهش زمان تست هاي قبل از پرتاب و حين پرتاب و كاهش زمان ترك موضوع پرتاب و عدم نياز به بازديدهاي دوره اي كوتاه مدت از ويژگي هاي بارز موشك فاتح 110 است.

**موتور دريايي بنيان 4

موتور دريايي بنيان 4 در تداوم اقدامات راهبردي سازمان صنايع درياي وزارت دفاع و متخصصان مجرب و كار آزموده صنايع دريايي وزارت دفاع براي تكميل زنجيره توانمنديهاي طراحي و ساخت شناورها با قابليت هاي و توانمندي هاي جديد ساخته شده و با تعداد 16 سيلندر و با قدرت اسمي پنج هزار اسب بخار و 18تن وزن روي شناورهاي بزرگ نظامي نصب مي شود.

توليد بومي اين موتور گامي بلندي در خود كفايي توليد موتورهاي دريايي به شمار مي رود و در ارتقاي توان عملياتي نيروي دريايي راهبردي جمهوري اسلامي ايران و توسعه صنايع دريايي اين كشور نقش بسزايي دارد.

** آزمايشگاه پرنده آرميتا

پروژه سكوي تست هاي پروازي يا همان آزمايشگاه پرنده آرميتا با هدف آزمايش سامانه هاي هوايي در شرايط واقعي پرواز با استفاده از هواپيماهاي در اختيار آغاز شد و در گام اول با انجام محاسبات طراحي كابين يك هواپيمابر روي دم هواپيما نصب شد.

نصب انواع موتورهاي هواپيمابر روي اين سكو و انجام تست هاي عملكرد موتور در شرايط واقعي پرواز كه امكان انجام آنها در آزمايشگاه هاي زميني امكان پذير نيست از دستاوردهاي اين پروژه است.

همچنين نصب بخش يا تمامي بدنه هواپيماي جت آموزشي روي اين سكو و انجام بخشي از آزمايش هاي آيروديناميك و ورودي موتورها در حالت موتور روشن و خاموش از ديگر نتايجي است كه طراحي آزمايشگاه پرنده آرميتا حاصل شده است.

**خودرو تاكتيكي ارس

اين خودرو تاكتيكي 3.4 تن فرماندهي، با توان 133 اسب بخار، با دو كابين يكپارچه به عنوان خودرو حامل فرماندهان ، خودرو هجومي، خودرو پشت خاكريز قابليت استفاده در مناطق عملياتي، سعب العبور و شهري را دارد.

**خمپاره انداز وفا

سامانه خمپاره انداز بردبلند وفا خمپاره اندازي است كه در برد توپخانه هاي معمولي اجراي آتش مي كند و از عالي ترين سطح خمپاره اندازها در دنيا به شمار مي رود.

افزايش قدرت سرجنگي به ميزان 2 تا 3 برابر خمپاره‌هاي معمول، عمر بالاي مهمات نسبت به گلوله‌هاي موشکي، پراکندگي کمتر نسبت به گلوله‌هاي موشکي، قابليت حمل به صورت خود کششي و نواخت تير 5 تا 8 گلوله در دقيقه از مشخصات و ويژگي هاي اين سامانه است.

** سامانه جهت ياب و شنود شاهد

اين سامانه پويش سيگنالي و جهت يابي در باندهاVHF وUHF مدلاسيون هاي مختلف را در فاصله زمان بسيار كم انجام مي دهد.

سامانه شاهد قادر است سينگال هاي ثابت، آنالوگ و جهت فوقاني را تشخيص داده و مورد پردازش قرار دهد و امكان شنود چندين كانال را به طور همزمان دارد.

همچنين رييس جمهور در حاشيه اين مراسم از نمايشگاه دستاوردهاي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح نيز بازديد کرد.

در اين نمايشگاه آخرين دستاوردهاي صنايع دفاعي کشور در حوزه صنايع هوايي، صنايع دريايي و همچنين صنايع الکترونيک به نمايش درآمده است.

شناسه خبر: 40719  

- دیدارهای داخلی




بازدید : 1261
نویسنده : آرمان حسيني


» سرویس: سياسي - سياست داخلي

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي حاشیه‌های سفر مقام معظم رهبری به مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی را منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين مطلب آمده است: كمی مانده به غروب كه یك نفر از دفتر نشر آثار زنگ می‌زند: «اوضاع وقتت چطوره؟ شاید فردا بخوایم بریم سفر.» می‌پرسم چه برنامه‌ای؟ می‌گوید: معلوم نیست. كی؟ معلوم نیست. كجا؟ معلوم نیست. تا كی طول می‌كشد؟ معلوم نیست. می‌خواهم بپرسم فردا را روزه خواهیم بود یا نه كه دیگر بی‌خیال می‌شوم.

قرارمان می‌شود برای بعد از افطار. كارهای فردا را به این و آن می‌سپارم، به خانواده می‌گویم كاری پیش آمده كه حتماً باید تا فردا تمامش كنم و شاید تا سحر برنگردم. بعد از نماز مغرب و عشاء، افطاری خورده و نخورده راه‌می‌افتم.

به دفتر كه می‌رسم، باز هم كسی نمی‌گوید برنامه‌مان چیست، ولی از اوضاع و احوال بچه‌ها می‌توانم حساسیت برنامه را حدس بزنم هركس مشغول كاری است و مرا كه می‌بیند، می‌گوید: «پاشده‌ای با یك دفترچه و خودكار اومده‌ای؟ چرا لباس نیاورده‌ای؟!»

كم‌كم مقصدمان معلوم می‌شود؛ تبریز، هرچند كه تا زمان راه افتادن، باز هم كسی حرفی نمی‌زند. چند وقت پیش یكی از دوستان دعوتم كرده بود كه بعد از ماه رمضان به تبریز بروم، اما فكر نمی‌كردم اولین سفرم به تبریز، این‌گونه باشد.

... نزدیك ساعت 2 صبح است كه می‌رسیم. خلبان چنان هواپیما را به زمین می‌كوبد كه چرت همه‌مان پاره می‌شود. از فرودگاه تبریز كه بیرون می‌آییم، اوضاع بحرانی شهر را كاملاً حس می‌كنیم. پارك‌ها، میدان‌ها و حاشیه‌ی خیابان‌ها پر است از چادرهای مسافرتی. راننده‌ی اتوبوس می‌گوید خودش هم چند شب است كه با خانواده‌اش بیرون از خانه می‌خوابند. می‌گوید تازه داشت اوضاع شهر آرام می‌شد كه امروز دوباره یك زلزله‌ی نسبتاً شدید آمد و مردم را دوباره به خیابان‌ها كشاند. از كمك‌های مردم تعریف می‌كند و این كه خیلی سریع كارها را دست گرفتند و هركس هرچه در توان داشته، به میدان آورده: «هركی با هر وسیله‌ای كه داره، كمك می‌بره؛ وانت، پیكان، ... یك نفر یك میلیون تومان آب معدنی خرید و برد مناطق زلزله‌زده. مردم توی خونه‌شون غذا درست می‌كنند و می‌برند روستاها تا غذای گرم دستشون بدن. تبریزی‌ها خیلی مردونگی كرده‌اند. راستی روزای اول هیچ خبری توی كشور نبود، اما بعد از چند روز یهو سروصدا شروع شد. نمی‌دونی چرا؟ حتی روزهای اول نیروی انتظامی اجازه‌ی تردد ماشینا رو هم راحت نمی‌داد. خودم اون روزا با همین اتوبوس وسیله می‌بردم.» می‌پرسم: اگر جلوی سواری‌ها را نمی‌گرفتند، شما می‌توانستید با اتوبوس وسیله ببرید؟ یا كامیون‌ها می‌توانستند راحت به مناطق برسند؟ وسایل نقلیه‌ی سنگین راه‌سازی چطور؟ انگار بعد از چند روز، جواب یك دغدغه‌ی ذهنی‌اش را گرفته باشد. لبخندی روی صورتش می‌نشیند و می‌گوید: «پس واسه این بوده. راست می‌گی. جاده این‌جا باریكه و ترافیك می‌شد. توی بم هم همین مشكل پیش اومده بود، چون همه می‌خواستن برن بم.»

متوجه می‌شوم كه در ماجرای زلزله‌ی بم هم حضور داشته. می‌پرسم «اون مشكلات امنیتی كه می‌گفتن توی بم ایجاد شده، این‌جا هم پیش اومد؟» می‌گوید نه، این‌جا همه‌چیز مرتب بوده. می‌خواهم بگویم یكی از علت‌هایی كه روزهای اول هیچ سروصدایی درباره‌ی حادثه نشد، پیشگیری از همین مشكلات بوده، ولی می‌ترسم ناراحت شود، اما خیالم راحت می‌شود كه پیشگیری‌های نیروی انتظامی جواب داده.

حالا نوبت او می‌شود كه سؤال كند: «شما از كجا اومده‌اید؟» برق از چشمم می‌پرد. من كه هیچ، همه‌ی سرنشینان جلوی اتوبوس كه سرشان را تكیه داده بودند كه بخوابند، ناگهان صاف می‌نشینند و نگاه می‌كنند كه من چه جوابی می‌دهم. چون می‌دانم ضبط توی دستم را دیده، خیلی راحت می‌گویم «من خبرنگارم. اومدم از اوضاع منطقه گزارش بگیرم» و همزمان به این فكر می‌كنم كه اگر پرسید خبرنگار كجا، چه جوابی بدهم كه دروغ نباشد. آرامش به میان سرنشینان برمی‌گردد. راننده اتوبوس اما دوباره این آرامش موقت را به هم می‌زند: «بقیه از كجا اومده‌ن؟» احتمال می‌دهم دوربین‌های فیلمبرداری و عكاسی را دست آن‌ها دیده باشد. جواب می‌دهم: «اونا هم از همین‌جور جاها اومده‌ن. بعضیا خبرنگارن و می‌خوان گزارش بگیرن.» یك نفر از چند ردیف عقب‌تر به دادم می‌رسد: «از صدا و سیما.» من هم یادم می‌افتد كه چند نفر از صدا و سیما هستند. با تأكید می‌گویم: «آره، از صداوسیما و این‌جور جاها» بعد هم قبل از این كه راننده دوباره سؤالی بپرسد، بحث را عوض می‌كنم.

خوشبختانه با این كه اولین باری است كه به تبریز می‌آیم، اندك اطلاعاتی درباره‌ی «شهر اولین‌ها» دارم. بحثمان با راننده می‌رود به سمت اسم محله‌ها و بازار تبریز و اولین آتش‌نشانی كشور و ... آرامش همراهان را كه می‌بینم، حدس می‌زنم همه‌شان دارند توی دلشان به من آفرین می‌گویند.

به محل اسكان می‌رسیم. همه روی صندلی‌ها ولو می‌شوند تا اتاق‌ها هماهنگ شود، اما مسئول محل اسكان گیر داده كه تا وقتی همه‌ی افراد مشخصاتشان را كامل نگویند، من اتاق نمی‌دهم. با چندین جا تماس تلفنی می‌گیرند تا بالاخره مسئول مربوطه راضی می‌شود به ما میهمانان غریبه و ناشناس و ناخوانده‌اش اتاق بدهد. ساعت از 3 گذشته كه در اتاقمان می‌خوابیم.

... ساعت نه‌ونیم صبح راه‌می‌افتیم به سوی مناطق زلزله‌زده. از وانت مخصوص خبرنگاران خبری نیست. یك «پیك‌آپ» مخصوص یگان ویژه را به تیم خبری می‌دهند؛ یكی از همان ماشین‌های مشكی‌رنگ نیروی انتظامی. بالاخره قسمت ما هم شد كه سوار چنین ماشینی بشویم.

چادرهای كنار خیابان‌های تبریز كم‌كم در حال جمع شدن است. وارد جاده‌ی اهر و ورزقان كه می‌شویم، هم حرف‌های راننده‌ی اتوبوس دیشبی برایم ثابت می‌شود و هم حرف‌های خودم! جاده‌ی نسبتاً باریك، پر است از ماشین‌های شخصی كه دارند وسایل اولیه‌ی زندگی را به محل‌های آسیب‌دیده می‌برند. بسته‌های آب و نان و گونی‌های پتو و لباس به‌وضوح قابل تشخیص است. همین الان هم جاده كشش این همه اتومبیل را ندارد، چه برسد به روزهای اولی و اوج بحران. از حق نباید گذشت كه اگر همین جاده‌ی باریك و پرپیچ و خم، اما سالم و تمیز نبود، قطعاً در امدادرسانی سریع نیروهای امدادی مشكلات جدی پیش می‌آمد؛ هرچند كه بعد از سروسامان گرفتن بحران، احتمالاً باید دوباره جاده را آسفالت كنند، چون بعید می‌دانم این جاده تا امروز این همه كامیون‌ و نیسان پر از امدادهای دولتی و مردمی را به خود دیده باشد. كلی تأسف می‌خورم كه چنین جاده‌ی زیبایی را باید در این شرایط ببینم. زیبایی و طراوت باغ‌ها و جالیزهای اطراف این جاده‌ی كوهستانی با تلخی پیراهن مشكی افراد درون اتومبیل‌ها از یاد می‌رود.

ساعت 10 صبح است و ما به‌سرعت در حال حركت به سمت روستاهای زلزله‌زده هستیم. تیپ ماشینمان، توجه مأموران یك خودروی نیروی انتظامی را جلب می‌كند. چند بار علامت می‌دهند، اما راننده‌ی ما اعتنا نمی‌كند. بالاخره طاقت نمی‌آورند و می‌پیچند جلوی ماشین ما. پیش از این كه بخواهند چیزی از ما بپرسند، صدای همراهان ما بلند می‌شود: «برادر وقت ما رو نگیر.» پلیس می‌پرسد شما از كجایید؟ یك نفر می‌گوید: «فرمانداری» دیگری می‌گوید: «استانداری» یكی دیگر داد می‌زند: «مگه ماشین رو نمی‌بینی؟» خلاصه افسر پلیس كه اوضاع را می‌بیند، ظاهراً بی‌خیالمان می‌شود، اما پشت سرمان راه‌می‌افتد و مدام با بی‌سیم صحبت می‌كند. نهایتاً هم متوجه می‌شود كه این ماشین «هماهنگ» است، اما با كجا؟ خدا می‌داند.

هنوز هیچ‌كدام از مسئولان شهر از ماجرای سفر خبر ندارند. به اولین روستای زلزله‌زده كه می‌رسیم، توقف می‌كنیم. ماشین پلیس هم كنارمان می‌ایستد و افسر پیاده می‌شود و از ما عذرخواهی می‌كند كه جلویمان را گرفته. ماجرا با چند روبوسی خاتمه می‌یابد.

به‌تدریج روستاهای زلزله‌زده خودشان را نشان می‌دهند. بیشتر خانه‌ها كاملاً ویران است. مصالح اكثر ساختمان‌ها آجر و حتی خشت بوده با تیرهای چوبی. دیوار دامداری‌ها یا حیاط خانه‌ها را هم با بلوك‌های سیمانی درست كرده بودند كه همه تخریب شده است. در نزدیكی هر خانه یا روستای آسیب‌دیده، چادرهای متعدد هلال احمر خودنمایی می‌كند؛ چادرهایی كه برای اسكان اضطراری آسیب‌دیدگان بنا شده و اطراف آن پر است از لوازم اولیه‌ی زندگی. بطری‌ها و گالن‌های آب در كنار چادرها بیشتر از هرچیز دیگری خودنمایی می‌كند. تعداد افراد اطراف یا درون چادرها نشان می‌دهد كه تا امروز امكانات اضطراری را به قدر كافی به مردم رسانده‌اند.

در نزدیكی «سرند» در كنار یك غذاخوری قدیمی و زیر سایه‌ی چند درخت توقف می‌كنیم تا آقا هم برسند. توقف یك ماشین یگان ویژه و یك وَن در كنار جاده، توجه همه‌ی خودرو‌ها را به خودش جلب می‌كند. پس از مدتی ناچار می‌شویم محل را ترك كنیم و به جای دیگری برویم. حالا باید منتظر بمانیم تا آقا هم بیایند.

... حدود ساعت 11 است كه خبر می‌رسد آقا دارند می‌آیند. كل تیم خبری با تجهیزات مختلف دوباره سوار ماشین یگان ویژه می‌شویم. لاستیك‌های خودرو كاملاً می‌خوابد. جاده هم پرپیچ و خم و كوهستانی است. تقریباً هیچ‌كداممان امیدی نداریم كه این خودرو بدون یك اتفاق جدی، امروز را به پایان برساند، ولی به هر حال چاره‌ای هم نیست. راه می‌افتیم و به اولین روستا می‌رسیم؛ روستای «كویچ».

كویچ بزرگ‌ترین روستای منطقه است با حدود هزار نفر جمعیت. در زلزله حدود 20 كشته داشته و تقریباً تمام خانه‌هایش ویران شده؛ به‌جز یكی دو تا كه وام نوسازی گرفته بودند و خانه‌هاشان را نوسازی كرده بودند. آوارِ روی دو پیكان سفیدرنگ بیشتر از هر چیز دیگری خود را نشان می‌دهد. پیرزنی را نشانمان می‌دهند و می‌گویند نوه‌اش زیر همین آوار مانده و جان داده. صورت پیرزن هم كاملاً كبود است. البته این را به‌سختی می‌توان از گوشه چادر رنگی‌اش تشخیص داد. حجاب كامل خانم‌ها، آن هم با چادرهای رنگی و در آن وضعیت بحران­زده قابل توجه است. می‌خواهیم با ساكنین صحبت كنیم، اما كمتر كسی از آنها می‌تواند فارسی حرف بزند. بچه‌های ترك‌زبان تیم هم كه هركدام كاری دارند و نمی‌توانند نقش مترجم را بر عهده بگیرند.

كم‌كم آفتاب تیز كوهستان زورش را به رخ ما می‌كشد. به سایه‌ی هر دیواری هم كه می‌خواهیم پناه ببریم، یك نفر تذكر می‌دهد كه: «مواظب باش. ترَك خورده. ممكنه بریزه.» اكثر مردم روستا در میدان اصلی جمع شده‌اند؛ كنار مسجد روستا. نیم‌ساعتی می‌شود كه موضوع حضور آقا را به آن‌ها گفته‌اند. دو خانواده به خاطر همین موضوع، پس از مدت‌ها با هم آشتی كرده‌اند. صدای شعار مردم از میدان روستا می‌آید، اما چند نفر هم ترجیح داده‌اند همان ابتدای روستا در انتظار رهبرشان بایستند. می‌گویند شاید رهبر به خاطر ما همین جا پیاده شوند.

بالاخره یك جوان تقریبا 25 ساله را پیدا می‌كنیم كه تاحدی فارسی بلد است. می‌گوید خودش ساكن تبریز است. وقتی زلزله شده، از ترس به روستایشان آمده و دیده كه اوضاع این‌جا بسیار بدتر از شهر است؛ دكل‌های مخابراتی تخریب شده بوده و امكان ارتباط با شهر فراهم نبوده، برای همین اصلاً كسی از اوضاع این‌جا خبر نداشته. با این حال می‌گوید گروه‌های امدادرسانی حدود ساعت هشت شب به این‌جا رسیده بودند، یعنی تقریباً 3 ساعت بعد از زلزله.

ظاهراً مشكلی به لحاظ امكانات اولیه ندارند. حتی سرویس بهداشتی و حمام هم برایشان ساخته‌اند. مردم بسیار قانع و صبوری هستند. با بحران هم تا حد زیادی كنار آمده‌اند، ولی به هر حال سرپناهشان خراب شده و این مشكل در كمتر از یك ماه دیگر و با سرد شدن هوا خودش را نشان خواهد داد. مشكل فعلی‌شان این است كه جایی برای نگهداری دام‌هایشان ندارند. اكثر مردم منطقه دامدار هستند و گله‌های متعدد گاو و گوسفند دارند. حالا طویله‌ها ویران شده و هر لحظه امكان حمله‌ی گرگ به دام‌هایشان وجود دارد. شاید همین مسأله را اگر حل كنند، كمك زیادی به بازگشت حال و هوای زندگی به روستا خواهد بود. (شب، هنگام بازگشت به تهران، در اخبار تلویزیون استانی می‌شنوم كه كار احداث محدوده‌های نگهداری موقت دام در كنار روستاها را آغاز كرده‌اند.)

ساعت 12 است كه خودرو رهبر انقلاب به ابتدای روستا می‌رسد. پیرمردی همان اول روستا از آقا می‌خواهد كه سوار ماشین ایشان شود. بعد از سوارشدن هم درد و دلی با رهبر می‌كند و پیاده می‌شود. حدس روستایی‌ها درست از آب درمی‌آید. آقا همان ابتدای روستا پیاده می‌شوند. عده‌ای خودشان را به ایشان می‌رسانند و به زبان آذری عرض ارادت می‌كنند و عرض حال. بعد هم در آغوش آقا اشك می‌ریزند. مسیر سربالایی تا میدان اصلی روستا را آقا پیاده می‌روند. ناگهان صدای شعار مردم از میدان بلند می‌شود:

«صلّ علی محمد/ بوی خمینی آمد»

«آذربایجان اویاخ دی/ انقلابا دایاخ دی» (آذربایجان بیدار است / حامی انقلاب است)

«آذربایجان جانباز/ رهبرینْ نَنْ آیْرولماز» (آذزبایجان جانباز / از رهبر جدا نمی‌شود)

ناگهان شعارهای هماهنگ جمعیت به «یازهرا (س)» تبدیل می‌شود. به هر حال آذری‌ها احترام ویژه‌ای برای سیدها قائل‌اند. شعار «یازهرا (س)» گره می‌خورد به صدای هق‌هق جمعیت. انگار داغ‌ها تازه شده. اولین باری است كه توی جمعیت فقط یك عكس از آقا می‌بینم. وسایل خانه‌ها كه همه زیر آوار مانده. نمی‌دانم او از كجا این عكس را آورده و این‌جور خالصانه ابراز ارادت می‌كند.

توی شلوغی، دنبال جای مناسبی برای استقرار می‌گردم كه صدای آشنایی توی بلندگو می‌پیچد: «خودم نگه‌می‌دارم.» جایگاه را نگاه می‌كنم. رهبر را می‌بینم كه با دست چپ پایه‌ی میكروفن را نگهداشته­اند تا نیفتد و صحبت را آغاز می‌كنند: «سلام اولسون سيزه قارداشلار، باجيلار، عزيز جوانلار» صدای گریه‌ی مردم بلند می‌شود. رهبر انقلاب می‌گویند برای دو كار آمده­اند؛ یكی عرض تسلیت و ابراز همدردی و دیگری سركشی از وضعیت امدادرسانی. بعد هم به اهالی توصیه می‌كنند كه با صبر و استقامت و تلاششان، از همین حادثه «سكوی پرش» بسازند. از مردم هم می‌خواهند كه به كمك مسئولین بیایند برای رفع این مشكل.

آقا صحبت‌های كوتاهشان را تمام می‌كنند و می‌خواهند بروند كه جمعیت مانع می‌شود. مدت زیادی طول می‌كشد تا خودرو آقا دوباره به جاده برسد. جوان‌ها مسیر زیادی را به دنبال ماشین می‌دوند. به جاده‌ی اصلی كه می‌رسیم، تازه به صف ماشین‌هایی برمی‌خوریم كه از ماجرا مطلع شده‌اند و می‌خواهند در كنار خودروی حامل رهبر انقلاب حركت كنند. مقصد بعدی روستای «باجه‌باج» است.

روستای باجه‌باج بر خلاف روستای قبلی در دره واقع است و از كنار جاده فقط ویرانه‌های آن پیدا است. ساكنین روستا در چادرهای هلال‌احمر كه در كنار جاده برپا شده اسكان یافته‌اند. توقف چند ماشین دولتی توجه چادرنشینان را به خود جلب می‌كند، اما چهره‌های آنها وقتی دیدنی می‌شود كه می‌بینند از داخل یكی از همین ماشین‌ها آقا پیاده می‌شوند. برای درك بقیه‌ی ماجرا لازم نیست زیاد هم آذری بلد باشی. خانمی از دور می‌گوید «سنه قربان» و دیگری به فرزندش می‌گوید: «گِت آقایه باخ» (برو آقا را ببین) اما این رؤیای شیرین چند دقیقه بیشتر دوام نمی‌یابد، زیرا آقا می‌خواهند به چند روستای دیگر هم سربزنند.

كاروان خودرو‌های مردم كه پشت سر آقا راه افتاده­‌اند مدام بزرگ‌تر می‌شود. خبر ماجرا در همین چند دقیقه بین مردم پیچیده و هركسی كه اتومبیلی داشته، خودش را به محل رسانده. اكثر روستاها با جاده‌ی اصلی فاصله دارند و همین موضوع زمان امدادرسانی را طولانی كرده بوده. روستای بعدی زغن‌آباد است. این روستا هم تقریباً تخریب شده و اهالی آن در چادرهای هلال‌احمر اسكان یافته‌اند. مسجد روستا هم همین‌جا است. كانكس‌های سرویس بهداشتی را هم در همان نزدیكی بنا كرده‌اند. آب لوله‌كشی به محل چادرها رسیده، اما از آن فقط برای شست‌وشو استفاده می‌كنند. بطری‌های آب‌معدنی و گالن‌های آب در كنار همه‌ی چادرها فراوان است. در كنار هر چادر هم یك خودرو پارك كرده‌اند كه یا برای ساكنین آن چادر است یا برای اقوام نزدیكشان كه برای سرزدن و دیدار آمده‌اند.

توقف در این روستا هم كوتاه است. وقتی می‌خواهیم به جاده‌ی اصلی برگردیم، به یك مشكل جدید برمی‌خوریم؛ مردم با خودرو‌های خود مسیر را پر كرده‌اند و راه را بسته‌اند. با بوق‌های ممتد و كمك نیروهای انتظامی مسیر باز می‌شود و ما به روستای «شیخ‌ملو» می‌رویم، اما «هیأت همراه مردمی» ول‌كن ماجرا نیست. به‌تدریج بچه‌های بسیج هم به این جمع می‌پیوندند. امكانات آن‌ها بهتر است؛ سوار تویوتا هستند و می‌توانند خودشان را «قاطی ماجرا» كنند و از سد نیروی انتظامی عبور كنند.

در راه دوباره از كنار چند روستای كوچك عبور می‌كنیم، اما دیگر انگار همه منتظر رهبرشان هستند. خبر در منطقه پیچیده است. مردم چادرها را رها كرده‌اند و كنار جاده در انتظارند. چادر «پلیس سیار» نیز در كنار همه‌ی كمپ‌های اسكان اضطراری برپا است و پلیس هم همراه نیروهای امدادی هلال‌احمر و گروه‌های متعدد بسیجی در حال خدمت‌رسانی به مردم هستند.

ایستگاه پایانی، روستای «اورنگ» است كه فاصله‌ی زیادی با روستاهای قبلی دارد. این روستا در كنار دریاچه‌ی زیبای سد «ستارخان» واقع است. ساعت حدود 2 بعد از ظهر به اورنگ می‌رسیم؛ چند دقیقه پیش از رهبر. توقف خودرو‌های متعدد مجبورمان می‌كند كه پیاده شویم و مسیر سربالایی را تا محل تجمع مردم بدویم. كل مسیر خاكی است و تقریباً تا مچ پا در خاك فرومی‌رویم. صدای شعارها مسیر را نشانمان می‌دهد. روستا حدود 400 نفر جمعیت داشته و جمعیت زیادی دور آقا را گرفته‌اند.

آقا روی وانت می‌ایستند و میكروفن بی‌سیم را در دست می‌گیرند. از تعداد كشته‌ها و اوضاع روستا می‌پرسند و مردم جواب می‌دهند. یك نفر می‌گوید: «امكانات خوبه، اما مدیریت ضعیفه؛ به یه عده امكانات زیادی می‌رسه و به یه عده چیزی نمی‌رسه.» خودم را به كنارش می‌رسانم تا صدایش را ضبط كنم. او دارد این حرف‌ها را می‌زند كه یكی دیگر از اهالی به‌آرامی در گوشش می‌گوید: «دانیش‌ما. دانیش‌ما» تركی بلد نیستم، اما از لحن صحبتش می‌فهمم كه به رفیقش می‌گوید بی‌خیال موضوع شود. فكر كنم منظورش این است كه چنین موضوعی درحدی نیست كه به رهبر بگویی و خاطرشان را آزرده كنی، اما او بی‌خیال نمی‌شود. در آخر، خود مرد شروع به صحبت می‌كند: «امكانات زیاد است، اما به هر حال حجم حادثه بزرگ بوده و مقداری كمبود در كمك‌رسانی وجود دارد.» آقا حرف‌ها را كامل می‌شنوند و همان‌جا به فرماندار تذكر می‌دهند كه این مشكل را رفع كند. بعد هم از مردم و به‌خصوص «جوان‌ها» می‌خواهند كه خودشان وارد میدان شوند و ویرانی‌ها را آباد كنند.

این بازدید هم تمام می‌شود. سریع برمی‌گردیم كه سوار ماشین شویم. پای یكی از خبرنگاران به سنگی در زیر خاك‌ها گیر می‌كند و با دوربین‌هایش نقش زمین می‌شود. در هنگام افتادن، یكی از مسئولین را هم با خودش همراه می‌كند. در كمتر از چند ثانیه، سرتاپای هردو كاملاً سفید می‌شود. بلندش می‌كنیم و سوار همان خوروی قبلی می‌شویم تا به تبریز برگردیم. بعضی از مردم تازه متوجه حضور رهبر انقلاب در روستایشان شده‌اند، اما دیگر دیر شده.

در مسیر بازگشت دوباره یك الگانس پلیس به ما حساس می‌شود. مسیری طولانی را پشت سر ما می‌آید، اما قبل از این كه جلوی ما را بگیرد، انگار با بی‌سیم مشخصات ما را كنترل می‌كند. متوجه ماجرا كه می‌شود، از ما سبقت می‌گیرد و آژیرش را روشن می‌كند تا راه را برایمان باز كند.

حدود ساعت 4 بعد از ظهر به استانداری می‌رسیم. سریع نمازمان را می‌خوانیم. رهبر انقلاب هم با مسئولان استان دیدار دارند. جلسه كمتر از یك ساعت طول می‌كشد. چهره‌ی مسئولانی كه از جلسه بیرون می‌آیند، واقعاً دیدنی است. انگار همه سر حال هستند از این كه توانسته­اند پیش رهبرشان سربلند شوند؛ هم خودشان و هم مردم استانشان. توصیه‌های جدید را گرفته‌اند و با انرژی می‌روند كه این توصیه‌ها را عملی كنند.




بازدید : 1163
نویسنده : آرمان حسيني


اشتون و جليلي اوايل شهريور با يكديگر گفت‌وگو مي‌كنند


كاترين اشتون و سعيد جليلي اوايل شهريور (اواخر اوت) درباره آخرين جمع‌بندي‌ ايران و 1+5 درباره پيشنهاد‌ها و مواضع ارايه شده در نشست كارشناسي ميان دو طرف‌ با يكديگر گفت‌وگو مي‌كنند.

به گزارش خبرنگار انرژي هسته‌يي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كاترين اشتون، رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا و نماينده 1+5 در مذاكرات با ايران، 12 مرداد با سعيد جلیلی تلفني گفت‌وگو كرد.

در اين تماس، جليلي با اشاره به برخورد سازنده، موثر و مبتکرانه جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگوها تصریح کرد: "پاسخ روشن و مشخص به ایده‌های واقعی جمهوری اسلامی ایران یک انتظار منطقی است."

مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نيز با استقبال از ایده‌های مطرح شده از سوی طرف ایرانی در گفت‌و‌گو‌های اخیر (كارشناسان) در استانبول اظهار داشت: "برای جمع‌بندی دیدگاه‌های 1+5 درباره ایده‌های ایران قصد دارد تا با شش کشور گفت‌وگو کرده و تا پایان ماه رمضان جمع‌بندی را به جلیلی اعلام کند."

بر اين اساس، قرار است نماينده كشورهاي 1+5 در گفت‌وگو با ايران اوايل شهريور (10 شهريور) آخرين جمع‌بندي‌ها درباره پيشنهاد‌ها و مواضع دو طرف كه در نشست‌ كارشناسي ميان ايران و 1+5 در استانبول در 13 تيرماه برگزار شد را به يكديگر ارايه كنند.

پس از آخرين تماس تلفني اشتون با جليلي، برخي اختلاف‌نظرها كه مانع تفاهم دو طرف است بر جاي خود باقي ماند و قرار شد تا 1+5 و ايران بار ديگر مواضع و پيشنهاد‌هاي يكديگر را بررسي و جمع‌بندي خود درباره آن‌ها را به اطلاع يكديگر برسانند.

ايران انتظار دارد 1+5 جمع‌بندي نهايي‌اش درباره پيشنهاد ايران كه در نشست كارشناسان در استانبول به طور جامع و كامل تشريح شد را به همراه ديگر ديدگاه‌هايش ارايه كند. قرار است كاترين اشتون، نماينده 1+5 در مذاكرات با ايران آخرين جمع‌بندي مجموعه شش كشور را در تماس تلفني بعدي‌اش با سعيد جليلي (10 شهريور) اعلام كند.

در روز‌هاي اخير برخي اخبار مبني بر اين‌كه قرار است ايران و 1+5 اواخر اوت با يكديگر مذاكره‌ كنند منتشر شده بود. اين در حالي است كه قرار است اواخر اوت اشتون و جليلي در تماس تلفني آخرين ديدگاه‌ها و مواضع دو طرف را به يكديگر اطلاع دهند و چنان‌چه ديدگاه‌هاي دو طرف به يكديگر نزديك شده باشد تازه شرايط براي رسيدن به توافق براي برگزاري دور ديگري از مذاكرات فراهم خواهد شد، اما اين تماس تلفني به معناي تفاهم و گفت‌وگو براي تعيين زمان و مكان دور بعدي مذاكرات ايران و 1+5 نيست.




بازدید : 1194
نویسنده : آرمان حسيني


» 

دستيار ويژه وزير خارجه ايران با تأكيد بر لزوم مقابله با اقدامات ضد حقوق بشري رژيم صهيونيستي، بيانيه سخنگوي كاترين اشتون، نماينده عالي اتحاديه اروپايي درباره مواضع اخير مقامات كشورمان در مورد اين رژيم را گستاخانه دانست و محكوم كرد.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه كشورمان با اشاره به كارنامه شش دهه نقض فاحش حقوق بشر و ظلم و جنايات آشكار رژيم صهيونيستي بر مردم مظلوم فلسطين، برخي مدعيان مبارزه با نژاد پرستي و حمايت از حقوق بشر را به شكستن سكوت در برابر كانون بي ثباتي منطقه فراخواند.

سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان، قطعنامه‌هاي سازمان ملل در محكوميت رژيم صهيونيستي را مورد توجه قرار داد و با بيان اين كه اين رژيم و حاميان غربي آن در مورد رفتار خود لازم است به جامعه جهاني پاسخگو باشند، بر اجراي اصول حقوق بشر از جمله حق حيات و حق تعيين سرنوشت و نيز اجراي اصول حقوق بشر دوستانه در صيانت از حقوق مردم فلسطين تأكيد كرد.




بازدید : 873
نویسنده : آرمان حسيني

شما که خود از منصوبین امام در جایگاه مهم امامت جمعه بودید، چگونه این بی اعتنایی به میراث ماندگار حضرت امام(ره) را توجیه می کنید؟ چگونه است که در روز قدس سال ۸۸ حزب سیاسی شما با تعابیر خاص و هدفمند با شدت و حدت مردم را برای بهره برداری سیاسی خاص خود دعوت به شرکت در راهپیمایی نمود؟!

"عماریون"- عکس فوق مربوط به راهپیمایی روز قدس که در شهر مقدس قم برگزار گردید می باشد، در این عکس که عکاس آن قصد داشته حضور آیت الله مکارم شیرازی را در جمع راهپیمایان نشان دهد، حضور یک روحانی سیاسی هم در این عکس نمایان شده است.

حجت الاسلام فاضل فردوسی عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، اولین روحانی که در جلوی تصویر دیده می شود برخلاف عدم دعوت تشکل متبوع اش از مردم برای حضور در راهپیمایی روز قدس که از ارزشمندترین یادگاران حضرت امام(ره) می باشد، در این راهپیمایی شرکت نمود.

شرکت ایشان در راهپیمایی روز قدس سوالاتی را برای ما ایجاد نمود که پاسخگویی به آن می تواند در شفاف سازی فعالیت های سیاسی ایشان و برخی از دوستانشان مفید واقع شود و پرده از بعضی از حقایق پنهان سیاسی بر دارد که امیدواریم ایشان پرسش های ما را در این خصوص بی پاسخ نگذارند.

آقای فاضل فردوسی!

مجمع روحانیون مبارز در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و حوادث پس از آن مواضعی ساختارشکن و براندازانه اتخاذ نمود که موجبات خوشحالی و بهره برداری دشمنان قسم خورده نظام را فراهم کرد! شما بعنوان یکی از اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز هیچ گونه اعتراضی در برابر عملکرد و مواضع حزب متبوعتان نداشیتد که در واقع سکوت شما مهر تاییدی بر مواضع ساختار شکنانه آن تشکل می باشد، حال سوال کلیدی که ایجاد می شود این است که آیا حضور شما در راهپیمایی روز قدس علی رغم عدم دعوت حزب سیاسی متبوعتان نوعی تضاد و دوگانگی نمی باشد؟ آیا این حضور از سر ندامت و پشیمانی از عملکرد و مواضع گذسته می باشد؟( که اگر چنین است به صراحت و با شجاعت اعلام کنید!) و یا نوعی تاکتیک و ترفند نانوشته تشکیلاتی به منظور بازسازی چهره بر ملا شده برای بازگشت مجدد به عرصه سیاسی می باشد؟ شما چه پاسخی در برابر عدم دعوت مجمع روحانیون مبارز برای شرکت مردم در راهپیمایی روز قدس که از ارزنده ترین یادگاران حضرت امام(ره) می باشد، دارید؟ شما که خود از منصوبین امام در جایگاه مهم امامت جمعه بودید، چگونه این بی اعتنایی به میراث ماندگار حضرت امام(ره) را توجیه می کنید؟  چگونه است که در روز قدس سال ۸۸ حزب سیاسی شما با تعابیر خاص و هدفمند با شدت و حدت مردم را برای بهره برداری سیاسی خاص خود دعوت به شرکت در راهپیمایی نمود؟! که نتیجه دعوت شما از هوادارانتان شعار ها و حرکت های هنجارشکنانه و زیر سوال بردن والاترین آرمان های امام(ره) بود! آیا سکوت معنا دار شما تاییدی بر این شعارها و حرکات نبود؟

حرف آخر:

آقای فاضل فرودسی عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز بهتر است بدانید، مردم با بصیرت خود بدون توجه به عدم دعوت جریان اصلاحات برای شرکت در این راهپیمایی با حضور با شکوه تر خود نسبت به سال های گذشته عملا این پیام را به جریان اصلاحات دادند که این جریان تاثیرگذاری خود را در مناسبات سیاسی از دست داده است.   


منبع: شاخص؟




بازدید : 1202
نویسنده : آرمان حسيني
بجز شکردهنی مایه هاست خوبی را --- به خاتمی نتوان زد دمِ سلیمانی؛
دردنامه رضا گلپور خطاب به دکتر محمود احمدی نژاد
"عماریون"- هر کجا دیده ی امید گشادیم به صدق بیش تر از همه آنجا هدف تیر شدیم!


جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد(صباغیان) رئیس محترم جمهور!
با سلام و آرزوی عاقبت به خیری.


مقدمتاً و از باب تبرک ، کلام حکیم ابوالقاسم فردوسی را یاد میکنم که فرمود:

منم بنده ی اهل بیت نبی
ستاینده ی خاک پای وصی
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم

رئیس محترم جمهور!
این کمترین بنده ی عاصی حضرت حق به عنوان یک دوستدار مدّاح اهل بیت (ع) حاج منصور ارضی(حفظه الله) ، به عنوان مرید ایشان و به عنوان بلاگردان ایشان؛ به عرض مبارک می رساند که قبلاً اگر می خواستم کلامی به شما برسد اسفندیار رحیم مشایی را مخاطب قرار می دادم. اکنون به یمن حضور برخی دکورهای دور قاب آقای مشایی که نظرات او را نظرات شما و حضرتعالی را ذوب شده در او معرفی می کنند، متأسفانه مجبورم شما را مخاطب قرار دهم تا او شنیده و حجّت بیان وظیفه ام به شما و ایشان که باز به تعبیر دوستانتان گوئیا یک روح زلال در دو بدن اید! تمام گردد و چون به سبب شدت حیرت از ارادت شما به یک بیّن الغی به لکنت زبان افتاده ام در این نامه با پناه بردن به سروده های کم نظیر حضرت لسان الغیب خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی مطالبی را بیان میدارم:

به خطّ و خال گدایان مده خزینه ی دل
به دست شاه وشی ده که محترم دارد
ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
هزارنکته درین کار هست تا دانی
بجز شکردهنی مایه هاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دمِ سلیمانی
هزار سلطنتِ دلبری بدان نرسد
که در دلی به هنر خویش را بگنجانی


مستحضرید که در آذر ماه سال گذشته ، اینجانب رضا گلپور نامه  ای خطاب به جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی؛دبیر کمیسیون فرهنگی دولت؛

رییس شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی؛
رییس گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری؛
رییس کارگروه زیارت و فرهنگ رضوی؛
جانشین رئیس‌جمهور در شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور؛
رییس مرکز ملی جهانی‌شدن؛
رییس شورای اطلاع‌رسانی دولت ایران؛
 نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور خاورمیانه؛
نماینده تام الاختیار رییس جمهور در ستاد راهیان نور؛
عضو شورای نظارت بر صداوسیما؛
عضو شورای فرهنگی دولت؛
 نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر ‏سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛
عضو کمیسیون اقتصاد؛
عضو کمیسیون فرهنگی؛
رییس کمیته ‏عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند؛
نماینده ویژه رئیس‌جمهور جهت تصمیم‌گیری در مورد نحوه اجرای اختیارات هیأت وزیران در امور نفت؛
مسئول کنترل و نظارت مرکز امور حقوقی بین‌المللی ریاست جمهوری؛
مسئول  نظارت برکار سخنگوهای دولت و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت
و مشاور و  مسئول دفتر شما و ... شما

 {این سه نقطه را به جایگزینی قریب به بیست عنوان سمت اعطایی شما به نامبرده از باب اختصار ! در کلام و وقت به کار می برم.}

مطالبی پیرامون ضرورت توجه به سوابق پیچیده و غیر قابل انکار برخی نزدیکان حضرتعالی بویژه اسفندیار خان رحیم مشایی و محمدرضا رحیمی و...باز بویژه اقوام رده یک نسبی و سببیشان ( مثلاً برادرش کوروش رحیمی معروف به بختیار و همسر رسمی اوّلش طاهره ذبیحیان معروف به مقدم مادرِ پسرش "رضا" و مادر زنِ پسر حضرتعالی و... در همکاری با سازمان محاربین خلق ایران و ایفای نقش مستقیم آنها در به شهادت رساندن بسیجیان و سپاهیان مازندران و... و یا سوابق و روابط خانوادگی لطیفه عرفانی همسر محمدرضا رحیمی و برادرش مسعود و خواهرانش در انگلستان بویژه اسکاتلندیارد...) بیان نمودم.

در بزرگی کی روا باشد که تشریفات را
از فرشته بازگیری آنگهی بخشی به دیو

***

{به نقل از فرمایشات امام خمینی (پیام معروف به منشور روحانیت) 3 اسفند1367 تبیان آثار امام دفتر 32 { صحیفه ی امام جلد 21 صفحه ی 280و281 : }
ولایتی های دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند، و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیّش نبوده است ،امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می خورند!

دورست سرِ آب ازین بادیه هشدار
تا غولِ بیابان نفریبد به سرابت


جناب آقای دکتر احمدی نژاد!

فکرِ خود و رایِ خود در عالم رندی نیست
کفرست در این مذهب خودبینی و خود رایی


بنده در آن نامه مستندات ادعاهای مطروحه ی آقای قدرت الله لطیفی از اعضای تولیت مسجد جمکران و پابوسی آقای مشایی و امثال ایشان نسبت به او که پس از فوتش (قدرت الله لطیفی) جنابعالی و "مشایی" با تعطیل نمودن تمام کارهای خود در مراسم تشییع جنازه ی او در حسینیه ی بیت الرّقیّه در خیابان پنجم نیروی هوایی 29 مرداد 1386 شرکت کرده و سنگ تمام گذاشتید؛را مرور نمودم.

از دلق پوشِ صومعه نقدِ طلب مجوی
یعنی ز مفلسان سخنِ کیمیا مپُرس

***

{به نقل از کتاب جامع فرهنگ شیعه پژوهشکده تحقیقات اسلامی نشر زمزم هدایت 1385 صفحه ی 39 :}
آخرالزّمان یا واپسین دوران جهان به معنای دوران نبوّت پیامبر اسلام(ص) از هنگام بعثت تا دامنه ی قیامت است.امّا به طور اخص زمان ظهور حضرت مهدی(ع) را از آن اراده می کنند...

اینهمه شعبده ی خویش که می کرد اینجا
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد

***

{به نقل از کتاب فرهنگ شیعه پژوهشکده تحقیقات اسلامی نشر زمزم هدایت 1385 : }
در توقیع امام زمان(ع) خطاب به آخرین نایب خاص، "علی بن محمد سمری"،آمده است که امام(ع) او را از پایان عمرش باخبر می سازد و ازآغاز غیبت کبری آگاه می کند و بدو فرمان می دهد که کسی را پس از خود به نیابت "خاص"برنگزیند و در پایان می فرماید: هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه ی آسمانی مدّعی دیدار با من شود، کذّاب است.بسیاری از علمای شیعه این توقیع را در کتب روائی خویش آورده اند...با بررسی شرح حال راویان ِ توقیع روشن می شود که توقیع ؛ مرسل یا ضعیف و غیرقابل اعتماد نیست و شیخ صدوق آن را از مشایخ معتمد خویش نقل کرده است... {صفحه ی 427}

غمِ حبیب نهان به زِ جستجوی رقیب
که نیست سینه ی اربابِ کینه محرمِ راز


رئیس محترم! جمهور

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدای
ما همه بنده و این قوم خداوندانند


{ به نقل از فرمایشات امام خمینی 28 خرداد1360 تبیان آثار امام دفتر 42 { صحیفه ی امام جلد 14 صفحه ی 473 :}
ما منتظران مقدم مبارکش مکلّف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر(عج) حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغلبازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر ببگیریم و همگان در مقابل قانون خاضع باشیم و با صلح و صفا و برادری و برابری به پیشبرد انقلاب اسلامی کوشا باشیم و حق متعال را در همه ی احوال حاضر و ناظر بدانیم و تخلّف از دستورات اسلام ننماییم.

ای که در دفترِ عقل آیتِ عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
قدر مجموعه ی گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست


{به نقل از کتاب جامع فرهنگ شیعه پژوهشکده تحقیقات اسلامی نشر زمزم هدایت 1385 صغحه ی 464 :}
ولایت فقیه در حقیقت نیابت عامّ از امام معصوم (ع) است و به معنای سرپرستی امور شیعیان در عصر غیبت کبری است...فقهای شیعه بر اصل نیابت فقیه عادل دارای شرایط فتوا از امام معصوم (ع) متفق اند (رسائل، محقق کَرَکی / 1 / 143) و حتّی برخی از آنان این اصل را بدیهی دانسته اند(جواهرالکلام 16/178 و عوائدالایام 529) پشتوانه ی روائی ولایت فقیه مقبوله ی عمر بن حنظله است.بنابراین روایت فقیه دارای صلاحیت را امامان معصوم(ع) به نیابت نصب کرده اند و این نیابت به گونه ی عامّ است (رسائل، محقق کرکی /1/143 ) .لازمه ی پذیرش حکومت اسلامی ، روا داشتن اختیارات مطلق برای فقیه است.فقیه حاکم علی الاطلاق است و همه ی اختیارات امام معصوم (ع) را داراست؛ زیرا ولایت مطلق ، به معنای رعایت مصالح عام در سرپرستی جامعه است و چون حوزه ی حکومت ، مصالح عمومی را نیز در برمی گیرد ، بدون ولایت مطلق برپایی حکومت اسلامی و اجرای دین مبین ممکن نیست (مجمع الفائده والبرهان ،مقدس اردبیلی /12/28) ولایت فقیه دوام بخشیدن به اختیارات حکومتی و عمومی امام معصوم (ع) در عصر غیبت است امّا بدین معنا نیست که فقیه در فضیلت و شخصیّت دینی و اخلاقی و علمی همپای معصوم(ع) است.(ولایت فقیه امام خمینی / 40)

قسّام بهشت و دوزخ آن عُقده گشای
ما را نگذارد که در آئیم ز پای
تا کی بود این گرگ ربائی بنمای
سرپنجه ی دشمن افکن ای شیر خدای

***

{ به نقل از فرمایشات امام خمینی 24 بهمن 1356 تبیان آثار امام دفتر 32 { صحیفه ی امام جلد 3 صفحه ی 323 : }
لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند ،آنها را دعوت به التزام کنید و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمن های اسلامی احتراز کنید و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک میکند و پس از وصول به هدف ، آنها دقابل تصفیه هستند.باید بدانید و می دانید که قشرهای غیر مسلم یا غیر ملتزم به اسلام از پشت به شما خنجر می زنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار می اندازند یا نابود می کنند.از تجربه های سابق عبرت بگیرید...

خدا زان خرقه بیزارست صد بار
که صد بت باشدش در آستینی
آقای دکتر محمود احمدی نژاد
سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم
چگونه چون قلمم دودِ دل بسر نرود

 

حضرت دکتر محمود!
در آن نامه عرض کرده بودم که پس از طرح شفاف برخی مطالب روشن و سوابق غیر قابل انکار در جلسات حضوری شخص خودم با آقای رحیم مشایی از جمله مطالب پرونده ی نقش او در قتل عمد چند متهم بازداشت شده ی همکار و همراه و شهود اثبات جرائم برادرش کوروش و ادعاهای تیم کیاپاشا و آرش کوشا و ... به این نتیجه ی قطعی رسیدم که بیش و پیش از یافتن پاسخ قانع کننده برای موارد مبهم و مشکوک در سوابق اسفندیار باید به مبانی انحرافات فکری و عقیدتی اش توجه نمود.

بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خود فروشان را به کوی مِی فروشان راه نیست

شاید اگر روزی متن صوتی یا پیاده شده ی این قریب به هشت ساعت مصاحبه و دیالوگ انجام شده در جلسات گوناگون بنده و ایشان منتشر گردد کمک زیادی به فهم بهتر نوع نگاه و مبانی انحرافی او خواهد داشت که در جای خود قابل طرح است.

زاهد غرور داشت سلامت نبُرد راه
رند از رَهِ نیاز به دارالسلام رفت


پس از انتشار آن نامه ی بنده بر روی سایتهای خبری با فشار غیرقابل باور اما شبه قانونی مسئولان ذیربط امنیتی فرهنگی در کمتر از چند ساعت متن نامه از سایتهایی نظیر عماریون ؛ مشرق ؛ انقلاب اسلامی ؛ قطره و ... حذف گردید.

حافظا مِی خور و رندی کن و خوش باش ولی
دامِ تزویر مکن چون دگران قرآن را


بدلیل ترجیح آقایان مشایی ... ی شما و یا رحیمی مداح کهنه کار آقای هاشمی رفسنجانی در خطّه ی کردستان و تهران و ... در حذف صورت مسائل مطروحه در نامه ی مستند اینجانب از روی سایت ها و و عدم جرئت در طرح شکایت شان به عنوان شاکی خصوصی ؛ تنها تحقیقاتی توسّط دادستان در جایگاه مدعی العموم صورت پذیرفت که مستندات مطالبه شده در تحقیقاتشان عرضه گردید.پس از ان نیز این ابیات حضرت حافظ ؛ زبان حال بود :

جفا نه پیشه ی درویشی است و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مردِ رهند
مَبین حقیر گدایانِ عشق را کاین قوم
شهانِ بی کَمر و خسروانِ بی کُلهند
غلامِ همّت دُردی کشان یکرنگم
نه آن گروه که ارزق لباس و دل سیهند
قدم منِه به خرابات جز به شرطِ ادب
که سالکانِ دَرَش محرمانِ پادشهند


باری جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد

با دعای شبخیزان ای شکر دهان مستیز
در پناه یک اسمست خاتمِ سلیمانی


تنها از بابت نمونه عرض می کنم که پس از انتشار آن نامه ؛ سایتهای طرفدار یا تحت تدبیر تیم دوستان گرمابه و گلستان شما ؛ به جای تنویر افکار عمومی ؛ رطب و یابس ها به هم دوختند که البته برای خنده ومزاح عاقلان مایه ی خوبی داشت . مثلاً مسافرت متعارف اینجانب به خارج کشور را که از باب اضطرار کاری و خانوادگی و روزها پس از انتشار آن نامه صورت پذیرفته بود به عنوان متواری شدن و فرار رضا گلپور منتشر نمودند و یا با بیان ملیت غیر ایرانی همسرم ! سعی در زیر سؤال بردن مستندات و وثائق مطروحه در آن نامه نمودند و امثال ذلک!

باده نوشی که درو روی و ریائی نبود
بهتر از زهدفروشی که درو روی و ریاست
ما نه مردانِ ریائیم و حریفانِ نفاق
آنکه او عالِمِ سرَّست بدین حال گواست

بد نیست تنها یک عنوان و آنهم از باب مشت نمونه ی خروار حاصل مدیریتی آقای مشایی و رحیمی را در تعلیم به اطرافیانشان مرور نماییم:

پیر پیمانه کِش ما که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان


کرم‌رضا پیریایی استاندار همدان که کارنامه ی گرانبها!ی همپایی با محمد رضا رحیمی را دارد و فرماندار شهرستان‌های دره‌شهر و آبادانان، قروه و دهگلان و بانه، مدیرکل اجتماعی و انتخابات استانداری، مدیرکل صدا و سیما در استان‌های ایلام و کردستان، مشاور رییس سازمان صدا و سیما و رییس مرکز موسیقی و سرود و معاون هماهنگی معاونت حقوقی رییس‌جمهور بوده است ، در مطلبی که روی سایت پایا نیوز مورخه ی سه شنبه 9 آذر 1389 انتشار داد نوشته :
اخیرا کسی به نام رضا گلپور با حمایت چند سایت اصولگرا که وظیفه تخصصی برعهده شان هنجارشکنی در قالب یورش به اعتقادات افراد محوری دولت است ، در نامه ای بر روی اطلاعات سجلی بعضی از افراد ، اتهاماتی را سوار کرده است که در نوع خود از زنندگی و بی حیایی عجیبی برخورداراست.
...این فرد (رضا گلپور)که در لحن کلامش زنبارگی و جملاتی از قبیل اینکه اگر بتوانم بازهم زنانی دیگر به کابین میبرم، نمونه اولی اینگونه اقدامات نیست.

در تاریخ ژورنالیسم ایرانی كسانی بوده اند که انواع فحش های آب کشیده خود را در زرورق یک راز افشا شده می پیچانده اند.{ظاهراً جناب استاندار در کلمات مصطلح عادات خود مبتلا به زرورق شناسی متبحرانه ایست!}
از احمد رشیدی مطلق که با بی شرمی در سال 56 به رهبر کبیر و زعیم دین حضرت امام خمینی (ره)توهین کرد و شعله انقلاب را برافروخت تا اکبر گنجی که در هر مطلب بی پایه ای با رفرنس های بی سر و ته ، حتی نبوت را انکار می کرد.
شهرت طلبی همه آن نیست که کسی در راهی پرافتخار به کسب اشتهار برود.گاهی افرادی ناتوان که برای دیده شدن له له می زنند ، در چشمه ای پاک خدو می اندازند تا در هر بار نام بردن از این فعل کثیف ، عامل فعل هم نامبرده شود.
... به کار بردن همان اسلوب در حمله به مهندس مشایی و معاون اول ریس جمهور و تقلیل شخصیت ریس جمهور از یک متفکر تاثیر گذار در عرصه جهانی و دارای گفتمان نافذ عدالت ملیتی در مراودات بین المللی به یک سمپات فاقد تئوری ، دیگر در حساب تسویه درون جناحی نمی گنجد و خوبست فردی اینچنین که عقده حقارت و عطش زنبارگی به جانش افتاده را در عرض رسانه های همگروهش بررسی و طبل بزرگی که در پس صداهای حقیری چون گلپور آماده خدشه به وجهه نظام است را پیدا کرده تا توخالی بودن حربه این طبال های بی هنر و ناشی نیز مشخص گردند...


جناب آقای احمدی نژاد به مصداق العاقل یکفیه الاشاره! باز به حضرت لسان الغیب شیرازی پناه میبرم که فرموده است :

قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلسِ آنکس که از هنر عاریست
بگذارم و بگذرم!...
بیا که خرقه ی من گر چه رهنِ میکده هاست
ز مالِ وقف نبینی به نامِ من دِرَمی
دلم گرفت ز سالوس و طبل زیرِ گلیم
به آنکه بر درِ میخانه بر کُنم عَلَمی


جناب آقای دکتر احمدی نژاد !

دولت از مرغ همایون طلب و سایه ی او
زانکه با زاغ و زغن شهپرِ دولت نبود
گر مدد خواستم از پیرِ مغان عیب مکُن
شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود
رئیس محترم جمهور ایران!
گر جان به تن ببینی مشغول کارِ او شو
هر قبله ای که بینی بهتر ز خودپسندی
تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی
یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی


حضرتعالی بارها ارادت خود به شهید رجایی و افتخار به راهروی در مسیر آن شهید را اعلام نموده اید.لطفاً در صورت امکان بدون حضور مسئول دفتر و ... خود در خلوتی این جملات روزهای پایانی حیات طیبه ی آن شهید زلال را بخوانید و به محک مبانی آن شهید به خود و اطرافیانتان نمره دهید:

فکرِ خود و رأی خود در عالَم رندی نیست
کفر است درین مذهب خودبینی و خودرأیی


شهید محمد علی رجایی : {به نقل از کتاب چهاردهم (شهید محمد علی رجایی) مرکز بررسی اسناد تاریخی 1387 :}
ما به خاطر این مردم هستیم.اگر مردم تشخیص دهند ما در خطّ اسلام نیستیم هیچ دلیلی ندارد که نخست وزیر یا وزیر بمانیم...آنچه ما فریاد می کنیم این است که رهبری در ایران صرفاً باید به ولایت فقیه باشد ولو اینکه بسیاری از روشنفکران و بسیاری از کسانی که محتوای انقلاب اسلامی ما را در نیافته اند این مطلب عظیم و این دستاورد مشترک انقلاب ما را در نیابند... به مردم توصیه می کنم که هر چه زودتر از مسئولین بعد از رهبری عبور بکنند و خودشان را با رهبر پیوند دهند و رهبر را به عنوان یک الگوی کامل این انقلاب همیشه در ذهنشان داشته باشند... من به عنوان یک سرباز کوچک در این حرکت اصرار می کنم و توصیه می کنم که سعی کنیم راه حل ها را از مکتبمان اسلام بیرون بیاوریم... به اعتقاد ما در نظام اسلامی رئیس جمهور با عدد(رأی) تعیین نمی شود.رئیس جمهور با قلب تعیین می شود.با دل تعیین می شود...این مردم در رابطه با مرجعیت حرکت می کنند باور می کنند سرمایه گذاری می کنند و آرمانهای اصیل خودشان را دنبال می کنند.این مردم بزرگترین عنصرشان عنصر مذهبی است که در مرجعیت خلاصه می شود و تبلور پیدا می کند...
کسی می تواند خود را در خطّ امام معرّفی کند که آرمانهای امام امّت را در تمام ابعادش قبول داشته باشد...ما به عنوان مقلّد امام همانطور که امام هر جا لازم بدانند می گویند که این مطابق اسلام نیست ما هم اقدام می کنیم و تغییرش می دهیم از نخست وزیر گرفته تا هر وزیر دیگر...

حافظ جنابِ پیرِمُغان جای دولَتَست
من ترکِ خاکبوسیِ این در نمی کنم

***

{به نقل از فرمایشات امام خمینی 11 مرداد1360 تبیان آثار موضوعی امام دفتر 45 (صحیفه ی امام جلد 15 صفحه ی 67 ) :}
با سپاس بی حد از الطاف کریمه ی خداوند متعال که توفیق به ملّت شریف و متعهد ایران عطا فرموده که ... به رغم تبلیغات دشمنان خارج و داخل ، با اکثریت قاطع افزون از دوره ی سابق جناب آقای محمدعلی رجایی(ایده الله تعالی) را به ریاست جمهوری کشور اسلامی ایران برگزیده و این مسئولیت بزرگ و بار سنگین را بر عهده ی او گذاشته است.و چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم،و مادام که ایشان در خطّ اسلام عزیز و پیرو احکام مقدّس آن می باشند و از قانون اساسی ایران تبعیّت و در مصالح کشور و ملّت عظیم الشّأن در حدود اختیارات قانونی خویش کوشا باشند و از فرامین الهی و قانون اساسی تخطّی ننمایند، این نصب و تنفیذ به قوّت خود باقی است. و اگر خدای ناخواسته بر خلاف آن عمل نمایند،مشروعیّت آن را خواهم گرفت...

نخست موعظه ی پیر صحبت این حرفست
که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

***

جناب آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم!

مردی ز کَننده ی درِ خیبر پُرس
اسرار کَرَم ز خواجه ی قنبر پُرس
گر طالب فیضِ حق بصدقی حافظ
سرچشمه ی آن ز ساقی کوثر پُرس


قال علی(ع): الدنیا جیفه و طالبها کِلاب! (دنیا مردار گندیده است که سگان به دنبال آنند!)

حافظ اگر قدم زنی در رهِ خاندان به صدق
بدرقه ی رهت شود همّت شحنه ی نجف


ایضاً قال علی (ع): فی تقلّب الاحوالِ عُلِمَ جواهرُالرِّجال
در تغییر و دگرگونی حالات و حوادث حقیقت اشخاص شناخته می شود.


قیاس کردم و تدبیرِ عقل در رهِ عشق
چو شبنمی است که بر بحر می کشد رقمی
طبیب راه نشین دردِ عشق نشناسد
برو بدست کن ای مُرده دل مسیح دمی
هشدار که گر وسوسه ی عقل کنی گوش
آدم صفت از روضه ی رضوان بدر آئی!

***

{به نقل از فرمایشات امام خمینی 29 مهر 1360 تبیان آثار موضوعی امام دفتر 32{ صحیفه ی امام جلد 15 صفحه ی 321 :}

باید توجّه کنید تا کسانی ظاهرالصّلاح اسلام شناس نشوند و یکمرتبه متوجّه شوید از راه راست منحرف شده اید. یعنی سعی کنید اسلامتان از روحانیت جدا نشود و با آنان که اسلامشان با روحانیت مخالف است مخالفت کنید.

ایدوست دل از جفای دشمن برکش
با روی نکو شرابِ روشن درکش
با اهل هنرگوی گریبان بگشای
وز نااهلان تمامِ دامن درکش


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 15مرداد 1359 تبیان آثارموضوعی امام دفتر 34{ صحیفه ی امام جلد 13صفحه ی 77و78 :}
آقای رئیس جمهور افرادی که به درد جامعه ی اسلامی ما بخورد به درد مکتب ما بخورد باید تهیه کند معرفی کند ...در صدد باشد که اسلام را تقویت بکند. درصدد باشد که احکام اسلام را پیاده بکند نه در صدد این باشد که ملّیّت را احیا بکند.آنهایی که میگویند: "ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم" آنها مقابل اسلام ایستاده اند.اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد.افراد ملّی به درد ما نمی خورند افراد مسلم به درد ما می خورند.اسلام با ملیت مخالف است ...آن مردِکه {اشاره به شاپور بختیار} در خارج گفت که اوّل من ایرانی هستم ملّی هستم دوم ایرانی هستم سوّم اسلام(ی).این اسلام نیست تو سوّم هم اسلامی نیستی...

پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبتِ پیمان شکنان


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 22 تیر 1362 تبیان آثار امام دفتر 10{ صحیفه ی امام جلد 18 صفحه ی 6و7 : }
باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند و با اشخاص محرف نفوذی در بیوت شما با چهره های صد در صد اسلامی و انقلابی ممکن است خدای ناکرده فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند. و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود . الله الله در تعجیل تصمیم گیری خصوصاً در امور مهمّه .و باید بدانید و می دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرّد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید و اقرار به خطا کنید که آن کمال انسانی است و توجیه و پا فشاری در امر خطا نقص و از شیطان است. در امور مهمّه با کارشناسان مشورت کنید و جانب احتیاط را مراعات نمایید...

نیکنامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار
خودپسندی جان من بُرهان نادانی بود...
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است
نبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 12 مهر 1358 تبیان آثار امام دفتر 45 { صحیفه ی امام جلد 10 صفحه ی 221 : }
به حرفهای آنهایی که بر خلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب می کنند و می خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند {اعتنا نکنید} اگر چنانچه فقیه در کار نباشد ولایت فقیه در کار نباشد طاغوت است.یا خدا یا طاغوت،یا خداست ، یا طاغوت.اگر با امر خدا نباشد،رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد،غیر مشروع است.وقتی غیر مشروع شد،طاغوت است؛اطاعت او اطاعتِ طاغوت است؛واردشدن در حوزه ی او وارد شدن در حوزه ی طاغوت است.طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود..شما نترسید از این چهار نفر آدمی که نمی فهمند اسلام چه است ؛ نمی فهمند که ولایت فقیه یعنی چه.آنها خیال می کنند که یک فاجعه به جامعه است!اینها اسلام را فاجعه می دانند،نه ولایت فقیه را.اینها اسلام را فاجعه می دانند،ولایت فقیه فاجعه نیست.ولایت فقیه ،تَبَع اسلام است.

یارِ مردانِ خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 28 اسفند 1358 تبیان آثار امام دفتر 32 { صحیفه ی امام جلد 12 صفحه ی 193و 194 :}
من شاهد بودم که روحانیت را به اسم ارتجاع و اسمهای ننگین دیگر در نظر ملت ساقط نمودند و سنگرهای بزرگ اسلام را یکی پس از دیگری با دست جوانان بی خبر از عمق توطئه ها شکستند و راه را برای مقاصد شوم استعمارگران باز کردند و شاعران درباری و نویسندگان وابسته بر ضدّ اسلام و خدمتگزاران به کشور و اسلام از رجال پاکدامن گرفته تا علمای بزرگ طراز اوّل با قلم و زبان و شعر و مقاله آنان را از ملت و ملت را از آنان جدا کردند و سایه ی شوم استبداد و استعمار را در طول پنجاه سال آنچنان برسرتاسر کشور عزیزمان گستردند که احدی را مجال گفتن حق نماند.من به شما ملت شریف ستمدیده اخطار می کنم جای پای آن شیطان بزرگ و شیاطین دیگر را در سراسر کشور می بینم که با نقشه ی حساب شده همان طرح زمان رضا خان را ریخته و با شیطنت درصدد اجرای آن هستند ...

حضرت آقای دکتر محمود احمدی نژاد!

عجب از لطفِ تو ای گُل که نشستی با خار
ظاهراً مصلحتِ وقت در آن می بینی
سخنی بی غرض از بنده ی مخلص بشنو
ای که منظورِ بزرگانِ حقیقت بینی
نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آنست که با مردم بد ننشینی

 

آقای دکتر محمود احمدی نژاد!

ولو یک بار با خود اندیشیده اید که چرا هر چه مسأله دار است دور او جمع می شوند؟ و سرور انگاشته می شوند؟
مثلاً آیا اجازه می فرمائید مصاحبه با مسئولین وقت حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات پیرامون دلایل هولناک کنار زده شدن آقای بقایی از عضویت در وزارت اطلاعات یا صداوسیمای جمهوری اسلامی منتشر گردد؟
آیا اجازه می فرمائید بپرسم آقای فقیه که بزهکاری محرز در امر نظام وظیفه و استفاده از سند مجعول در دادسرا دارد چرا توسّط او وبه نام شما مسئول هلال احمر می نمائید!

 

شریف! ملک زاده و دیگراسامی خوش مسمّا! ...
ولو یک بار با خود اندیشیده اید در راستای ابراز فضل و افاضات انحرافی مشایی (این همذات شده ی شما ؛ ) که مرزهای عقلانی شریعت و طریقت را می شکند و مثلاً زیبایی زنان را منظر توحید معرفی کرده و با رقص یا بی حجابی آنان نیز مشکل چندانی ندارد ؛ تنها یک زن از زنان جامعه ی اسلامیمان به انحراف در رفتارهای شرعی خود مبتلا گردد برای انهدام آخرت شما کفایت می کند؟
به راستی شما این نظر انحرافی را که فی الجمله روحانیت را مانع ظهور امام عصر(عج) میدانند در برایند گفتار ها و مدیریت های او و تیم خوش سابقه اش شنیده اید؟ و آیا احساس نمی کنید باید از آن تبرّی بجوئید؟ چطور باید نتیجه گرفت که شما اکنون ناصالح بله قربانگو به مشایی را به صالح منتقد او ترجیح می دهید؟ جز مشایی و دور قاب های او روش استفاده ی شما از نیروها کاملاً ابزاری گردیده و هر چه نیروی کیفی و اصولی در صورت بیان کوچکترین نقد به این تیم منحرف و متلألئوالسابقه! با بی حرمتی توسّط شما طرد می شوند.
به راستی باید تحلیل محتوای عملکردتان را اینگونه تعبیر و جمع بندی نمود که شما به هدایت مشایی معتقدید چون مردم ایران تمایلات تنوع طلب و یا شادی طلب دارند و حافظه ی تاریخی مردم ایران ضعیف است و مردم تنها خروجی مسائل عمرانی و رفاهی را می بینند باید باکپی برداری از سیاستهای دوران خاتمی در ترویج اباحیگری و ولنگاری و شادی محوری زمینه ی ریاست جمهوری مشایی را که احیاناً وظیفه ای آخرالزمانی است!فراهم آوررد؟

***

جناب آقای رئیس جمهور !

ریاست بر همه ی جمهورهای جهان معاصر که هیچ ؛ ریاست بر همه ی جمهور های تاریخ و جغرافیا هم برای من و امثال من ارزش غفلت از خاکساری بر آستان ابالفضل العباس و شیعیان پدر ابوالعجائب ایشان را ندارد:

ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاکِ درِ دوست پادشاهِ منست


نوای گرم و الهی حاج منصور ارضی در مرثیه سرایی و مداحی اهل بیت وصی رسول اعظم (علیهم الصلوه والسلام) تسلی بخش آلام زخمها و دردهای مردم غیرتمند کشورمان بویژه ایثارگران و جانبازان مختلف دوران رقصندگی مرگ اگاهانه و عزتساز یاوران آسمانی امام آخرالزّمانی حضرت حق است.

 

سحرم هاتفِ میخانه به دولتخاهی
گفت باز آی که دیرینه ی این درگاهی
همچو جم جرعه ی ما کش که ز سرِّ ملکوت
پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی
بر درِ میکده رندانِ قلندر باشند
که ستانند و دهند افسرِ شاهنشاهی
خشت زیرِ سر و بر تارکِ هفت اختر پای
دست قدرت نگر و منصب صاحبجاهی
سر ما و درِ میخانه که طَرف بامَش
به فلک بر شد و دیوارِ بدین کوتاهی
اگَرَت سلطنتِ فقر ببخشند ای دل
کمترین مُلکِ تو از ماه بُوَد تا ماهی

دور فلکی یکسره بر منهج عدلست
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل


معاونت حقوقی تحت مسئولیت حضرتعالی (همسر آقای حجازی) در دفاع از عامل تفرقه بین طرفداران شما و در دفاع از ادب و اخلاق! به شکایت از این هنرمند فرزانه و گرانقدر پرداخته است که مثلاً چرا در جمعی گفته فقط مانده که مشایی مسئولیت آفتابه های مسجد شاه را را هم تحویل بگیرد !
هر چند بهتر بود از معاونت حقوقی خود می خواستید برای تقویت فرهنگ ادب و فضیلت در کشور به شما تذکر بدهند که دور از شأن کسی است که دست تقدیر و حکمت ابتلائی حضرت حق او را در جایگاه رئیس جمهور نشانده است ؛ در حضور زنانی نظیر وزیر بهداشت خویش گفته باشد اون ممه رو لولو برد یا آب را آنجایی بریز که میسوزه و امثال آن که ...

حُباب را چو فتد بادِ نخوت اندر سر
کلاهداریش اندر سر شراب رود


از دیدگاه من ارزش یک تار موی سفید این پیر غلام اهل بیت (ع) در عرصه ی فرهنگی به همه ی فعالیتهای رئیس کمیسیون فرهنگی ات رجحان دارد. به روح الله بشارت و سید علی اصغر حسینی( نمایندگان حقوقی نهاد ) و نورمحمد صبری سرپرست دفتر دعاوی و قراردادهای حقوقی و همسر برادر حجازی (فاطمه بداغی) و امثال جوانفکر نیز برادرانه عرض می کنم که فأین تذهبون؟

با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد


 جناب آقای دکتر محمود!

ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
سر و زر در کَنَفِ همّت درویشان است


ندای ملکوتی حاج حسین سازور رزمنده ی جانباز دفاع مقدس در زیارت خوانی آل یاسین جمعه ها در خیمه ی تندیس مردانگی و شرف حاج محمود عطا در بیت الشهدای شهرری ؛ یکی از دهها نمونه گوهرهای پرورش یافته در مکتب مدافع حریم ولایت علی و اولاد معصومینش(ع) و تطهیر کننده ی ارواح آلودگان تردامنی نظیر نگارنده ی این سطور است.

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

حاج محمود ژولیده؛ حاج سعید حدادیان؛ حاج حسن خلج؛ حاج محمد رضا طاهری؛ حاج محمود کریمی؛ حاج مهدی سلحشور و دهها جواهر عزیز و بزرگوار دیگری که در رهروی از حاج منصور ارضی ؛ گدایی در گاه ائمه ی معصومین و پاسبانی از حریم ولایت فقیه را به سلطنت عالمین نخواهند فروخت ؛ آرزویی جز شهادت و زیارت اربابان آسمانی خود دارند؟

 

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانیِ عالم را طفیل عشق می بینم

 

به راستی خیال می کنید این عمل نیروهای تحت مسئولیت شما شرم دنیا و آخرت و سیه روزی برایتان در پی نخواهد آورد؟

بس تجربه کردیم درین دیرِ مکافات
با دُردکشان هر که درافتاد ورافتاد


{به نقل از مکتوبات امام خمینی کتاب کشف الاسرار صفحات 173و174 تبیان آثار امام دفتر 42 :}
مجالسی که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود با همه ی نواقص که دارد باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضائل و پخش مکارم اخلاق است در اثر همین مجالس است.دین خدا و قانونهای آسمانی که همان مذهب مقدس شیعه است که پیروان علی (ع) و مطیعان اولوالامرند، در سایه ی این مجالس مقدّس که اسمش عزاداری و رسمش نشر دین و احکام خداست تا کنون به پا بوده و پس از این هم به پا خواهد بود و گرنه جمعیت شیعه در مقابل جمعیتهای دیگر در اقلیت کامل واقع شده و اگر این تأسیس که از تأسیسات بزرگ دینی است نبود تا کنون از دین حقیقی که مذهب شیعه است اثری به جا نمانده بود.

گر انگشتِ سلیمانی نباشد
چه خاصیت دهد نقشِ نگینی


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 17 تیر 1358 تبیان آثار امام دفتر 42 ( صحیفه ی امام جلد 8 صفحه ی 526و527 ) :}
روضه ی سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست... الان هزار و چهارصد سال است که با این منبرها ، با این روضه ها و با این مصیبتها و با این سینه زنیها ما را حفظ کرده اند، تا حالا آورده اند اسلام را ... حرف سیدالشهدا حرف روز است،همیشه حرف روز است،اصلا حرف روز را سیدالشهدا آورده است دست ماها داده و سیدالشهدا را این گریه حفظ کرده است ،مکتبش را این مصیبت



ایده
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1139
نویسنده : آرمان حسيني
۱ :

دقت کردین بهترین ایده هارو برای دیگرون داریم و برای خودمون عملا ر.ی.د.ی.م ؟

من که اینجوریم شما رو نمی دونم !  

۲:

دیشب موبایلم سر سفره شام زنگ زد !

دوستم بود .. باهاش صحبت کردم و در انتها خداحافظی!

تا نشستم سر سفره داداشم که ۳ سالشه با لحن بچگیش اما خیلی جدی و با حالت بازجویی  گفت :

دختر بود ؟!

من

بابام

مامانم

مادر پادشاه قطر

آمریکای جنایتکار

حضرت آدم

بشار اسد

اتاق فکر لندن

فک و فامیل

بعد ول کن هم نبود .. ۲باره گفت : زن بود ؟

و منتظر جواب از من

من




عمر !
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1336
نویسنده : آرمان حسيني
 توصیه می کنم خودم رو شما رو به تقوای الهی




لبخند
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1290
نویسنده : آرمان حسيني

نمی دونی که لبخندت چه حس مثبتی داره .. چقد انرژی بخشه ..

نمی دونم شاید پدر ومادرت دیگه پیشت نباشن ...

ولی خدا کنه همیشه شاد باشی .. هم تو  و هم همه بچه های بی گناه این عالم

چه ایران چه سوریه .. آمریکا ... فلسطین .. میانمار .. بحرین .. عراق .. افغانستان و همه جا !




عید فطر
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1275
نویسنده : آرمان حسيني
سلام  عید سعید فطر مبارک

الحمدالله هم روز قدس با شکوهی برگزار شد و هم نماز عید که امامت رهبر معظم انقلاب  با استقبال چشمگیری برگزار شد . ما که تو ماه رمضون اندوخته ای برنداشتیم ولی شما که قلبتونو صاف کردید ما رو دعا کنید .

پ ن ۱ : اوباما هم عید فطر رو تبریک گفت ( جیب ما رو نزنه ) !

پ ن۲ : اتفاقا عیدی هم داد ! ( حمله هواپیماهای بدون سر نشین به وزیرستان شمالی پاکستان و کشته شدن ۷ مسلمون ! )

پ ن ۳ : خدا روح همه گذشتگان زلزله اخیر رو قرین رحمت کنه و به بازماندگان صبری شایسته

پ ن ۴ : کشوری که با یه زلزله ۶ ریشتری تو چندتا روستا ۳۰۰ کشته بده باید فکر اساسی برای تغییر نظام مهندسی و خونه سازیش کنه !

پ ن ۵ : التماس دعا




ادیان الهی !
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1376
نویسنده : آرمان حسيني
اون روزی که بفهمیم همه ادیان از طرف یک نفر ! و برای یک هدف اومدن پیروزیم !

کاش همیشه و همه جا صلح حاکم بود و منطق حرف اول رو می زد .




down with israeil
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1436
نویسنده : آرمان حسيني

مرگ بر هر تفکر غلطی که با فشار دادن یک دگمه چند صد خانواده رو متلاشی می کنه ...

مرگ بر هر ایده شیطانی که ترس بچه های کوچیک موقع اصابت موشک براش مهم نیست ...

مرگ بر هر رژیمی که جون دادن یه بچه چند ماهه تو دست مادرش براش اقدام پیشگیرانست ...

مرگ بر هر کسی که بدلیل دین و مذهب و رنگ و نژاد کسی رو آزار بده ...

مرگ بر اسکتبار و استثمار و ارتجاع !                                      

مرگ بر اسراییل ... مرگ بر آمریکا .... مرگ بر ارتجاع عرب




اجلاس سران اسلامی در مکه !
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1317
نویسنده : آرمان حسيني
 

 رییس جمهور اسلامی ایران در سخنانی در حاشیه اجلاس سران اسلامی در عربستان  این نکته را خاطر نشان کردند که :

 من تعجب می کردم  در حالی که بعضی از پادشاهان اسلامی علیه سوریه و وضع بد دموکراسی در سوریه حرف می زدند که اکثر مردم کشورهای خودشان آنها را نمی خواستند !

                

 

 

 

 




جلو افتاده !
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1548
نویسنده : آرمان حسيني

 این تفکر منه : نه یک گام جلوتر از اسلام نه یک گام عقب تر ازاسلام

پ ن : هدف اینا از این عکس چیه




بد حجاب
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1359
نویسنده : آرمان حسيني

من که مرد هستم .. دقیقا لمس می کنم که بی حجابی بهتر از بد حجابیه ! پس خواهشا اگر لیاقت حجاب رو کسی نداره با بد حجابی خراب ترش نکنه !




حجاب کامل !
نوشته شده در 1 شهريور 1391
بازدید : 1748
نویسنده : آرمان حسيني

نمونه ای رو که مشاهده می فرمایید نمود بارز یک عفیفه کامل با حجاب کاملا اسلامیه

خداییش یکی توضیح بده منظورش از این مدل چی بوده ؟

والا ! با این نوناشون




فقط یه ایرانی می تونه..
نوشته شده در 26 مرداد 1391
بازدید : 1941
نویسنده : آرمان حسيني




1.دورزدن
ایرانی جماعت متخصص دور زدنه دور زدن میدون با دنده عقب، دور زدن پیچ های هزار چم و دور زدن تحریم های یک و چند جانبه اونجوری که تحریم کننده ها نفهمند از کجا خوردن.
همچین دورشون می زنیم که خودمونم نمی فهمیم چطور شد.

2.استقامت
فقط یه زن ایرانی می تونه تو گرم ترین ماه های سال باحجاب تو مسابقات دو بین المللی شرکت کنه و مدال ببره.

3.مطب دکتر
فقط یه ایرانی می تونه به خاطر آنفولانزا بره مطب دکترو تو تب 40 درجه وقتی از مطب میاد بیرون حساب کنه درآمد روزانه دکتر چقدره!

4. صبح بخیر
فقط یه ایرانی می تونه ساعت 6 صبح بگه پاشو خجالت نمی کشی لنگ ظهره!!

5.عزاداری
فقط یه ایرانی می تونه وقتی کسی می میره به صاحب عزا بگه خدابیامرز راحت شد!!

6.خرید


فقط یه ایرانی می تونه 20جعبه دستمال کاغذی ،4 شامپو ،15 کیلو باقالی ،5 کیلو سبزی آش رو باهم بخره.

7.تحصیل
فقط یه ایرانی می تونه برای یاد گیری زبان انگلیسی بچه اش رو با بقیه ایرانی ها بفرسته تایلند و ترکیه!!

8.زیبایی
فقط یه زن ایرانی می تونه ملکه زیبایی 2012 رو ببینه و با اعتماد به نفس کامل بگه این کجاش خوشگله!!

9.اتومبیل رانی
فقط یه ایرانی می تونه راهنمای چپ بزنه بپیچه سمت راست و بعد داد بزنه به راننده های پشتی که مگه کوری نمی بینی راهنما می زنم!!

10. تعریف
فقط یه ایرانی می تونه وقتی از کسی تعریف می کنه بگه.
لامذهب رانندگیش خوبه!
بی شرف عجب مخی داره!
پدر... چه چیزایی بلده!

11.انتقاد
فقط یه ایرانی می تونه موقع انتقاد کسی بگه
مهندس چرا این کار رو کردی
دکتر معنی این کلمه این می شه...
استاد اینجا پارک نکن.

12. تفریح
فقط یه ایرانی می تونه برای تفریح بره پیست اسکی با لاستیک بادی سرسره بازی کنه!!

13.پارک کردن ماشین

فقط یه راننده ایرانی می تونه درحالیکه راننده دیگه منتظره از عقب پارک کنه، یهو مثل اجل! از راه برسه و به سرعت هر چه تمام تر از جلو بره و جای پارک رو اشغال کنه و تازه بعدش هم یه لبخند به راننده بخت برگشته تحویل بده که یعنی من خیلی زرنگم!

14.ازدواج
فقط یه مرد ایرانی می تونه به پسرش بگه ازدواج کار احمق هاست بعد خودش دوتا دوتا زن بگیره!!

15.ادامه تحصیل
فقط یه دختر ایرانی می تونه برای پیدا کردن سریعتر شوهر از خیر فوق لیسانس بگذره، چون تعداد پسرایی که فوق لیسانس دارن کمتره!!!



ترول
نوشته شده در 26 مرداد 1391
بازدید : 1539
نویسنده : آرمان حسيني
[تصویر:  eo7mkz7gbf1zmgbq151.jpg]



بیایید ادامه مطلب



تعداد صفحات : 17